وقتی به دنیا آمدم صدایی در گوشم طنین انداخت و گفت: تا آخرین لحظه عمرت با تو خواهم ماند گفتم تو کیستی ؟؟؟ گفت: غم خیال کردم غم عروسکی است که میتوان با آن بازی کرد و حال که فکر میکنم میبینم خود عروسکی هستم
8981: کل بازدید
7 :بازدید امروز
19 :بازدید دیروز
RSS